به گزارش خبرگزاری حوزه از شیراز، «شخصی از اهل شام به قصد حج یا مقصد دیگر به مدینه آمد. چشمش افتاد به مردی که در کناری نشسته بود. توجهش جلب شد. پرسید: این مرد کیست؟ گفته شد: «حسین بن علی بن ابی طالب است.» سوابق تبلیغاتی عجیبی که در روحش رسوخ کرده بود موجب شد که دیگ خشمش به جوش آید و قربة الی الله آنچه می تواند سبّ و دشنام نثار حسین بن علی بنماید.
همینکه هر چه خواست گفت و عقده دل خود را گشود، امام حسین بدون آنکه خشم بگیرد و اظهار ناراحتی کند، نگاهی پر از مهر و عطوفت به او کرد و پس از آنکه چند آیه از قرآن - مبنی بر حسن خلق و عفو و اغماض - قرائت کرد به او فرمود: «ما برای هر نوع خدمت و کمک به تو آماده ایم.» آنگاه از او پرسید: «آیا از اهل شامی؟» جواب داد: آری. فرمود: «من با این خلق و خوی سابقه دارم و سرچشمه آن را می دانم.» پس از آن فرمود: «تو در شهر ما غریبی، اگر احتیاجی داری حاضریم به تو کمک دهیم، حاضریم در خانه خود از تو پذیرایی کنیم، حاضریم تو را بپوشانیم، حاضریم به تو پول بدهیم».مرد شامی که منتظر بود امام با عکس العمل شدیدی برخورد کند و هرگز گمان نمی کرد با یک همچو گذشت و اغماضی روبرو شود، چنان منقلب شد که گفت: «آرزو داشتم در آن وقت زمین شکافته می شد و من به زمین فرو می رفتم و اینچنین نشناخته و نسنجیده گستاخی نمی کردم. تا آن ساعت برای من در همه روی زمین کسی از حسین و پدرش مبغوض تر نبود، و از آن ساعت بر عکس، کسی نزد من از او و پدرش محبوبتر نیست».»
در تاریخ اسلام موارد متعددی از مواجهه مردم شام با امامان معصوم علیهم السلام ذکر شده که ابتدا متأثر از فضای تبلیغاتی بنی امیه با اهل بیت علیهم السلام پرخاش و بدرفتاری کرده اند اما پس از اینکه متوجه بی اساس بودن آن تبلیغات و بزرگواری امامان معصوم شدند پشیمان شده و راه مودت و دوستی پیمودند.
امروز در عصر رسانه، جغرافیای منطقه ای بنی امیه های زمان منحصر در مرزهای زمینی نیست بلکه فضای رسانه ای و تبلیغاتی دشمنان اسلام در قالب ماهواره و فضای مجازی و دروغ پردازی هایشان ذهن و فکر و دل عده ای را مطابق با اهداف دشمنانی کرده است که نفرت پراکنی نسبت به دین، مذهب و عالمان دینی را در اولویت های خود تعریف کرده اند.
شهید آیت الله سلیمانی رضوان الله تعالی علیه شهیدی است که خون او به دلیل همین فتنه گری تبلیغاتی علیه روحانیت مظلوم بر زمین ریخت فتنه ای که مفتونین آن عده ای ساده لوح کم خرد هستند که به راحتی تبلیغات دشمنان دین خدا بر آنها اثر می گذارد و ایمان آنها را می رباید و در نهایت بدعاقبت می کند و الا کسی که آن شخصیت دلسوز، مردمی و خدوم را می شناخت به خوبی می دانست که امثال سلیمانی ها جز خدمت به خدا و خلق خدا و غمخواری محرومان و مستضعفان حتی در دوران کهولت و بازنشستگی آرزوی دیگری ندارند.
و خوشا به حال او که یک عمر در لباس دین، مجاهدانه به مردم و کشورش خدمت کرد و سرانجام محاسن سفیدش به خون جبینش خضاب شد.
محمد استوار میمندی